آشنایی با اسو ها
نوشته شده توسط : mandani

 

آشنایی با مردان بزرگ و آگاهی از زندگی فردی، اجتماعی آنان و كشف راز و رمز موفقیّت و پیشرفت آنان در راه فتح قله‌های علم و عمل مایه رشد و پیشرفت جامعه و افراد آن است. هر جامعه‌ای وقتی زنده و پویاست كه آثار گذشتگان را مورد مطالعه و بررسی عمیق قرار دهد و از گفته‌ها و عملكردهای آنان بهره برد. و آنان را الگوهای زندگی خویش بشمار آورد و رو به قبله انسان‌های نمونه به نماز ایستد. این مقاله مختصری از شیخ عبّاس قمی میگوید :

ولادت ـ دوران کودکی و نوجوانی

زیارت خانهء خدا ـ درس اخلاق در مشهد مقّدس

سیراب از کوثر حدیث ـ آثار جاودان

خصوصیات اخلاقی و روحی محدّث قمی

آخرین سفر شیخ عبّاس قُمی

شیخ عبّاس قُمی (ولادت ـ دوران کودکی و نوجوانی)

در سال 1294 هـ.ق. شهر قم شاهد تولد كودكی سعادتمند بود. پدر او حاج محمدرضا قمی، نام آن طفل سپيدبخت را عباس گذاشت و او را آن گونه كه شايسته بود تعليم و پرورش داد و محدث برجسته شيخ عباس قمی عالم و پرهيزگار، سرمايه تشيع گرديد.

 

شیخ عباس بارها گفته است: قسمت‌ مهمی از موفقیت‌های من مربوط به مادرم هست زیرا آن بانوی محترم در حدّ امكان در حال ناپاكی مرا شیر نداده و مدام سعی داشته است كه مرا با طهارت شیر دهد.

او می‌گفت: مادرم از زنان پارسا و با خدا بود و یكی از امتیازاتش این بود كه هیچ‌گاه نماز اوّل وقتش فوت نمی‌شد. پدر وی هم از صالحین و متّقین بود طوری كه در كتاب تاریخ قم نوشته مرحوم ناصر الشریعه قمی آمده است، پدر شیخ ‌عباس از صلحا و أتقیاء بوده است.

 

وی دوران كودكی و نوجوانی را در زادگاهش شهر قم گذراند و دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ فرا گرفت. استادانی كه معرفت الهی در روح آنان تجسم يافته بود. او از خرمن دانش اين بزرگان خوشه ها چيد ولی بيشترين بهره را از محضر عالم آگاه آيت الله حاج ميرزا محمد ارباب قمی  برد. عالم فرزانه و پرهيزگاری كه در هيچ حال امر به معروف و نهی از منكر را ترك نمیكرد و در هر محفل و مجلسی اين دو فريضه را متذكر میشد، استاد بسيار دقيق و پرمايه عصر خود بود.

 

شیخ عباس‌ گرچه از نظر سنّی كودك بود اما روحی بزرگ داشت. در هنگام صحبت چنان محكم و خوب حرف می‌زد كه گویی مردی با سنّ و سال و تجربه بالا سخن می‌گوید. او كودك بود ولی عادات كودكانه نداشت. هنگامی كه هم‌سنّ و سالانش از وی درخواست می‌كردند كه در جمع آنها شركت جوید، نمی‌پذیرفت. وقتی اصرار می‌كردند می‌گفت با یك شرط من به جمع شما ملحق می‌شوم و آن این كه برایتان قصه بگویم. بچه‌ها كه داستان را دوست می‌داشتند هورا می‌كشیدند و با فریاد شادی گردش را می‌گرفتند. او لب به سخن می‌گشود و داستان می‌گفت، داستان راستی و درستی، داستان جوانمردی و نامردی و قصه زندگی‌های تلخ و شیرین. و با این داستان‌ها كام دوستانش را شیرین می‌كرد و همگی را در شگفتی فرو می‌برد. گویی معلّم دلسوز و مهربانی بود كه نغمه‌های عشق به معرفت و تربیت را در گوش كودكان زمزمه می‌كرد. زمانی‌كه كودكان را مجذوب حرف‌های خود می‌ساخت آنگاه دل‌های آنان را به سوی بارگاه منوّر حضرت معصومه‌(س) متوجه می‌كرد.

عباس آقای قمی دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ فرا گرفت. استادانی كه معرفت الهی در روح آنان تجسم یافته بود. او از خرمن دانش این بزرگان خوشه‌ها چید. ولی بیشترین بهره را از محضر عالم آگاه آیة‌الله حاج میرزا محمد ارباب قمی (متوفی 1341 هـ.ق.) برد. عباس آقا كه اینك شیخ عباس شده بود به استادش ارباب عشق می‌ورزید و در مسیر تحصیل دروس حوزه در مقابل عظمت او زانوی ادب بر زمین می‌زد.

 

او كه در دوران نوجوانی مراحل آغازين تحصيلات حوزوی را به پايان برده بود سرانجام نتوانست خود را به اندوخته های محدود حوزه آن وقت قم قانع سازد از اين رو تصميم به هجرت گرفت. در سال 1316 هـ.ق.  كوله بار سفر بست و به دنبال فراگيری دانش عازم نجف اشرف گرديد. طلبه جوان در بدو ورود به زيارت aبارگاه منور پيشوای شهيدان و نخستين مظلوم تاريخ شتافت و در كنار تربت پاكش با چهره ای غريبانه و دل گرفته بر غريبی آن مظلوم گريست. او آرزوهای دل را به مقتدايش عرضه داشت و عنايت و توجه بيشتر آن حضرت را از عمق جان درخواست نمود. گويی امام به اين جوان قمی كه عصاره اخلاص قميان بود و اينك زائر قبرش و طالب علوم علوی محسوب میشد، چنين خطاب كرد: « ای دلباخته‌ چشمه زلال معرفت، آرام بگير و نويدت باد كه در آينده نزديك يكی از ناقلان اخبار و راويان احاديث ما خواهی بود.»

شیخ عبّاس قُمی(زیارت خانهء خدا ـ درس اخلاق در مشهد مقّدس)

زیارت خانه خدا

محدث قمی پس از گذارندن مراحل حدیث‌ شناسی در محضر استادی بزرگ چون محدث نوری اینك به لطف انس با احادیث اهل‌بیت‌ نورانی شده بود. دعا و مناجات محدث قمی در شبانگاه و زیارت ائمه اطهار به خصوص مولای متقیان روح او را بیش از پیش صیقل داده بود به‌ طوری كه خانه خدا كعبه دل‌ها و قبله مسلمانان او را می‌طلبید. احساس می‌كرد كسی در وجودش او را ندا می‌زند. از این رو به قصد زیارت خانه خدا و مرقد مطهر رسول خدا صلوات الله علیه عراق را به سوی حجاز ترك كرد. او سال مشرف شدن به خانه خدا را چنین آورده است:

« در خدمت او (محدث نوری) بودم تا سنه 1318هـ. ق پس خداوند متعال حج بیت‌الله الحرام و زیارت قبر حضرت سیدنا الانام علیه و علی آله التحیة و السلام مرا عنایت فرمود. »

محدث بزرگ، در این سال به طواف خانه خدا شتافت و قبر رسول اكرم‌ صلوات الله علیه را در بغل گرفت و سیراب از زمزم عشق برای زیارت مرقد مطهر معصومه قم و صله ارحام با والدین و اقوام به سوی ایران كوله بار كوچك خود را برداشت.

محدث قمی در این خصوص می‌نویسد:

«پس از اداء حج و فراغ از زیارت از طریق فارس به بلد قم برای زیارت سیدتنا فاطمه بنت موسی بن جعفر(ع) كه وعده بهشت در زیارت او وارد شده و تجدید عهد با والدین مراجعت كردم.»

او در سال 1322 هـ. ق به قم برگشت و مشغول تألیف و تدریس و وعظ و ارشاد مردم شد. تا سال 1329هـ. ق در این شهر مذهبی اقامت داشته و برای بار دوم عازم بیت‌الله الحرام شد. پس از مراجعت از زیارت خانه خدا همچنان در قم سكونت داشت. در سال 1331هـ. ق بنا به عللی و مخصوصاً به خاطر تنگدستی و فقر مالی به مشهد مقدس حضرت امام رضا علیه السلام مهاجرت كرد و در آنجا سكونت گزید.

 

 

درس اخلاق ِ مشهد مقدّس

محدث قمی كه از كلام ‌رسا و بیان شیوایش باران رحمت ‌الهی می‌بارید و در مجلس موعظه‌اش گل‌های معطر توبه و بازگشت به سوی خدا می‌روئید، هیچ فرصتی را برای تربیت و بازگو كردن احكام اسلام و اخلاق الهی از دست نمی‌داد. و طلاب و عامه مردم هم كه او را حدیث بارز اخلاص می‌دانستند و كمالات روحانی و انسانی را در قاموس او می‌یافتند یك لحظه از درس و بحث او غفلت نمی‌كردند و ساعات و وقت كار خود را به گونه‌ای تنظیم می‌كردند كه از درس اخلاق او كه درس انسان‌سازی و دوستی دوباره با خدا و پشت كردن به دنیا بود استفاده كنند.

محدث قمی در هر هفته شب‌های پنجشنبه و جمعه در مدرسه میرزا جعفر مشهد درس اخلاق برقرار می‌كرد. از همان ابتدا روشن بود كه مواعظ و اندرزهای او در جان شنوندگان خواهد نشست و با استقبال پر شور مردم روبرو خواهد شد. بدینسان در هر نوبت حدود هزار نفر در پای درس ایشان شركت می‌كردند و غذای روحی یك هفته را از درس پر مایه او تأمین می‌كردند.

شیخ عبّاس قُمی(سیراب از حدیث کوثر ـ آثار جاودان)

سیراب از حدیث کوثر

از آنجا كه شيخ عباس اشتياق وصف ناپذيری به شناخت راويان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بيت عليهم السلام داشت، استادی را برگزيد كه از كوثر حديث سيرابش سازد. از اين رو از همان ابتدای ورود به نجف اشرف شيفته عالم آگاه، محدث و محقق بزرگ، حاج ميرزا حسين نوری (متوفای 1320 ه.ق.) گشت و در درس او شركت جست. شيخ عباس قمی بر آن بود تا آنچه را از استاد فرار میگيرد بی كم و كاست بنويسد و همانند استاد بازگويش كند. به همين سبب طولی نكشيد كه به كمك حافظه قوی و تلاش پيگير به مقام و منزلت والايی در نزد استاد دلسوز و پرتلاش خود دست يافت. تا آنجا كه در همان ايام استنساج كتاب با ارزش استادش، مستدرك الوسائل را در اختيار گرفت و به خوبی از عهده اين كار بزرگ برآمد. همچنين وی در تأليفات ديگر استاد از كمك شايسته وی دريغ نداشت.

 آن بزرگوار در سال 1322 ه.ق. به قم بازگشت و مشغول تأليف و تدريس و وعظ و ارشاد مردم شد و تا سال 1329 ه.ق. در اين شهر مذهبی اقامت داشت. در اين ايام عازم بيت الله الحرام شد و پس از مراجعت از زيارت خانه خدا همچنان در قم سكونت داشت. در سال 1332 ه.ق. بنا به عللی و مخصوصاً به موجب تنگدستی به مشهد مقدس مهاجرت كرد و در آنجا سكونت گزيد.

آثار جاودان

محدث قمی از تبار عالمان بلند انديش و پركار و با اخلاص بود و آثار او در علوم مختلف، تاريخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقايد و علم حديث نشان از روح تلاشگر و عظمت علمی اين عالم ژرف نگر دارد. در اينجا تنها با بيان نام محدودی آثار از دامنه گسترده معلومات ايشان در علوم مختلف ياد ميكنيم:

کتاب ارزشمند «مفاتيح الجنان » شامل بسياری از دعاها و زيارات ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ «منتهی الامال » درباره زندگانی چهارده معصوم ـ عليهم السلام ـ و «منازل الاخرة » که در آن به بررسی مراحل دشوار سفر آخرت بر اساس روايات پرداخته است، از آثار برجسته این بزرگوار می باشند.

1 ـ فوائد الرّجبیّه: این كتاب نخستین نوشته ایشان است كه به خط خود و به عربی نگاشته است و به فارسی هم ترجمه شده است. شامل مطالبی است در مورد وقایع روزها و آداب مستحبی و اعمال ماه‌های عربی.

2 - الدّرة الیتیمه فی تتمّات الدرّة الثمینة: این اثر شرح فارسی نصاب الصّبیان و تتمیم شرح نصاب فاضل یزدی است.

3- هدیّة الزّائرین و بهجة النّاصرین: درباره زیارت قبور ائمّه اطهار علیهم السلام و ثواب آن است. هم‌چنین در تعیین قبور علما و مومنین مشهور و مدفون در كنار مشاهد مشرّفه امامان است كه به فارسی نگاشته شده است.

4- الّلئالی المنثورة: كتاب مختصری است در مورد دعا و سایر مستحبات.

5- الفصول العلّیة فی المناقب المرتضویة: مولف در این كتاب شریف تعدادی از مناقب و مكارم اخلاقی حضرت علی‌ علیه السلام را گردآوری كرده و بسیاری از آنها را از كتاب‌های اهل سنّت نقل كرده است.

6- سبیل الرّشاد.

7- حكمة بالغة و ماة كلمة جامعة: این كتاب شامل سخنان كوتاه حضرت علی علیه السلام در عقاید و اصول دین است كه به فارسی نوشته شده است.

8- ذخیره الابرار فی منتخب أنیس التّجار: خلاصه‌ای از أنیس التجّار ملاّ مهدی نراقی است كه به زبان فارسی و در مورد معاملات است.

9- غایة القصوی فی ترجمة عروة الوثقی: ترجمه فارسی العروة الوثقای مرحوم آیة‌الله سید محمد كاظم یزدی است كه در مورد احكام فقهی نگاشته شده است.

10- مفاتیح‌الجنان و الباقیات الصّالحات: همان كتاب مشهوری است كه در اكثر مشاهده مشرّفه و بیشتر خانه‌های شیعیان مورد استفاده بوده و به عربی نوشته شده و به فارسی هم ترجمه گردیده است.

11- التّحفة الطوسیّة و النّفخة القدسیّة: نوشته مختصری است مربوط به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام و بعضی فوائد مربوط به آستان مقدّسش.

12- رساله دستورالعمل حضرت سیدالشهداء علیه السلام.

13- نفس المهموم كه به عربی نوشته شده و بنا به تصدیق اهل فنّ بهترین و معتبرترین مقتلی است كه به رشته تحریر در آمده است. این كتاب تاكنون چهار بار چاپ شده كه آخرین بار در قم به چاپ رسیده است و امتیازات مهمّی دارد. ضمناً دو ترجمه از آن به قلم جناب محمد باقر كمره‌ای و مرحوم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی به فارسی در بازار وجود دارد. 

14- نفثة المصدور: رساله‌ای است در تتمیم و تكمیل نفس‌ المهوم كه قبلاً جداگانه چاپ شده بود و اخیراً هم به ضمیمه نفس‌المهموم منتشر شده است.

15- الانوار البهیّة فی تاریخ الحجج الالهیّة: این كتاب به عربی است و در مورد ولادت و وفات چهارده معصوم علیهم‌السلام نگاشته شده است.

16-  رساله‌ای در گناهان كبیره و صغیره.

17- منازل الآخرة: كتاب نفیسی است كه مكرر چاپ شده و مراحل دشوار سفر آخرت را بر اساس روایات بررسی نموده و توشه لازم را یادآور شده است.

18- ترجمه مصباح المتهجّد مرحوم شیخ طوسی كه در حاشیه چاپ اول متن عربی به چاپ رسیده است.

19- نزهة النّواظر: ترجمه معدن الجواهر دانشور بزرگوار محمد بن علی كراچكی است كه مكرّر چاپ شده است.

20- مقامات علیّه: خلاصه معراج السّعاده مرحوم ملا احمد نراقی است.

21- ترجمه جمال الاسبوع سیّد بن طاووس.

22- الباقیات الصّالحات كه در حاشیه مفاتیح‌الجنان چاپ شده است.

23- منتهی الآمال فی تاریخ النّبیّ و الآل: به فارسی نگاشته شده و در مورد زندگانی حضرات أئمه اطهار و رسول اكرم صلی الله علیه و آله و دختر گرامیش حضرت زهرا علیهاالسلام و تاریخ ولادت و وفات و وقایع دوران آنها می‌باشد. این كتاب ارزشمند همواره مورد استفاده وعّاظ و مبلّغین قرار گرفته و به طور مكرّر چاپ شده و به زبان اردو نیز ترجمه گردیده است.

24- ترجمه مسلك دوم ملهوف سیّد بن طاووس كه به خط خود مولف در حاشیه یكی از چاپ‌های لهوف چاپ شده است.

25- تتمیم تحیّة الزّائر محدّت نوری كه با فوت وی ناتمام مانده بود و شیخ عباس بعد از فوت استادش آن را به اتمام رساند.

26- چهل حدیث كه به فارسی نگاشته شده و بارها چاپ شده است.

 

27- الكُنی و الالقاب: درباره زندگانی علما و شعرا و غیرهم است كه در سه جلد مكرّر به چاپ رسیده است. این كتاب یكی از كتاب‌های معتبر علم تراجم می‌باشد كه به فارسی ترجمه شده و چاپ گردیده است.

28- هدیّة الاحباب فی المعروفین با لكنی و الالقاب: خلاصه‌ای از كتاب الكنی و الالقاب است كه علماء و دانشمندان معروف به لقب و كنیه به طور اختصار در آن جمع‌آوری شده است. این كتاب در اصل به زبان فارسی نگاشته شده و بارها در تهران و نجف چاپ شده است.

29- فواید الرّضویّه فی احوال علماء المذهب الجعفریِّه: این كتاب در مشهد مقدس و در مدت اقامت حاج شیخ عباس در آنجا به رشته تحریر درآمده و از آثار با بركت دوران اقامت محدث قمی در جوار بارگاه هشتمین امام شیعیان جهان است كه در جای خود بهترین كتاب در شرح حال علما و بزرگان دین است كه به زبان فارسی نگاشته شده است.

30- بیت‌الاحزان فی مصائب سیّدة النّسوان: این كتاب درباره رنج‌ها و فریادهای دختر والامقام حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و زندگی و حوادث دوران حیات آن بانوی بزرگ نوشته شده است.

31- تحفة الاحباب فی تراجم الاصحاب: درباره اصحاب حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم‌السلام است كه به زبان فارسی نوشته شده و در تهران چاپ شده است. ضمناً چاپ این كتاب بعد از فوت مولف بوده است.

32- سفینة البحار و مدینة الحكم و الآثار: این كتاب كه فهرست موضوعی بحارالانوار علاّمه مجلسی است در مدت بیست سال به پایان رسیده است. شیخ عباس خود می‌نویسد این كتاب بهترین اثر بجا  مانده از وی است. ایشان آن را در دو جلد تنظیم نموده و در جهت آسان نمودن مراجعه به بحارالانوار نوشته است.

و .....

شیخ عبّاس قُمی (خصوصیات اخلاقی و روحی محدّث قمی)

از هنگامی كه چشم باز كرد و خود را شناخت خودسازی را سرلوحه زندگی خویش قرار داد و در كسب زیبایی‌های اخلاق همّت گماشت گویی وقتی شروع به خواندن قرآن می‌نمود و به آیه شریفه « و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمة » می ‌رسید در فكر فرو می‌رفت. به این مسئله می‌اندیشید كه تعلیم اخلاق و تزكیه باطن چه مقام و منزلتی در نزد خدا دارد كه یكی از اهداف انبیاء است. و همین ‌جا بود كه او به عظمت مكارم اخلاق اسلامی پی ‌برد. او سخن ارزشمند رسول‌ اكرم صلی الله علیه و آله را سرمشق زندگی خود قرار داد كه فرمود: «بعثت الاتمم مكارم الاخلاق»؛ «برانگیخته شدم تا مكارم اخلاق را كامل كنم.»

محدث قمی درس خواند و عمل كرد و پیش رفت و رسید به جایگاهی  كه به دنبال آن بود. جایگاهی در ملكوت نه در خاك. مقامی در آستان قرب ‌الهی نه منصبی در دربار دنیازدگان. محدث قمی در زمان خود یكی از مربیان بزرگ و معلمان اخلاق اسلامی در میان مردم و حوزه‌های علمیه شناخته می‌شد و از شهرت ویژه‌ای برخوردار بود و حضوصیات اخلاقی فراوانی داشت كه به پاره‌ای از آنها اشاره می‌كنیم:

الف ـ انس با کتاب

ب ـ تواضع و اخلاص

ج ـ مقدّس قم

 

 الف – انس با كتاب

يكی از ويژگيهای محدث قمی علاقه فراوان به نوشتن و مطالعه ‌كتاب بود به بطوری كه میتوان گفت او در كتاب و قلم خلاصه شده بود محدث يا در كتابخانه بود يا با كتاب. كمتر ديده میشد كه او مشغول مطالعه و بررسی كتابی نباشد. عشق محدث به كتاب آن هم كتب حديثی نورانيّت خاصی به او بخشيده بود. فرزند بزرگ ايشان در اين باره ميگويد: «در اول كودكی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بيرون می رفتم او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود.» زمانی كه برای زيارت به كشورهای دور مسافرت میكرد اوقات فراغت خود را با كتاب سپری میكرد.

 

ب – تواضع و اخلاص

از ديگر ويژگيهای ايشان تواضع بسيار و همه جانبه ای بود كه از خود نشان میداد. در خانه، مدرسه و خيابان هر كسی را كه میديد – چه كوچك و چه بزرگ – احترام میكرد. در نزد علما و از بين آنان بويژه در حضور كسانی كه با حديث و اخبار اهل بيت عليهم السلام سر و كار داشتند، اوج فروتنی و تواضع را به نمايش میگذارد. هيچ گاه در مجالسی كه وارد میشد در صدر نمی نشست و هرگز خود را بر ديگران مقدم نمیداشت. وی از خودستايی و خودپسندی بشدت احتراز میكرد و به هيچ وجه غرور نداشت. محدث قمی حديث اخلاص بود و آيه زهد. مسيری كه میرفت اگر كوچكترين شبهه ای در دلش رخنه میكرد كه قدمش برای خدا نيست يا وسوسه ای قلبش را ميیلرزاند بدون هيچ تأمل، از آنجا باز میگشت.

در يك كلام محدث قمی آنچه میگفت با آنچه عمل میكرد و آنچه مردم از رفتار و كردارش درك میكردند يكی بود. از اين رو سخنش در دل شنوندگان  اثر شگرف داشت. آنانی كه در درس اخلاق و نصايح او شركت مي جستند و گوش و جان به اين سروش اخلاص فرا میدادند نقل میكنند كه سخنان نافذ او چنان بود كه آدمی را از گناهان و پندارهای بد دور می ساخت و متوجه خدا و عبادت می كرد.

 

ج ـ مقدّس قم

محدث قمی آئینه تمام‌نمای اخلاق و رفتار اسلامی به شمار می‌رفت، مراقبت و مواظب از تمام حركات و سكنات او مشاهده می‌شد به طوری كه هیچ عمل و رفتاری از او دیده نمی‌شد كه مطابق با حدیث و یا روایات نباشد. حتی در غذا خوردن و خوابیدن او حدیث حاكم بود.

این عملكرد و برگزیدن چنین زندگی از او فردی مقدس ساخته بود كه قداست چون نوری در پیشانی او می‌درخشید و اگر نبود خدمت بزرگ او به حدیث هیچ نامی بهتر از مقدس قمی زیبنده نام او نبود.

قداست مقدس قمی تا به آنجا بود كه نام پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم ‌السلام را بی‌وضو بر زبان راندن خلاف ادب و اكتفا كردن به (ص) و (ع) در كنار نام پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم ‌السلام را محرومیت از سعادت می‌دانست و خود همیشه در این امر به ظاهر كوچك مراقب و مواظب بود.

در این خصوص مقدس قمی به حالت امام صادق علیه‌السلام در موقع شنیدن نام مبارك پیامبر صلی الله علیه و آله تمسك می‌جوید و می‌نویسد:

«و آن جناب كثیر الحدیث و خوش مجالست و كثیرالفوائد بود. هرگاه می‌خواست بگوید قال رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله) رنگش تغییر می‌كرد، گاهی سبز می‌گشت و گاهی زرد، به حدی كه نمی‌شناخت او را كسی كه می‌شناخت او را ...

هزار مرتبه شویم دهان به مشگ و گلاب                  هنوز نام تو بردن كمال بی ‌ادبی است

این عشق و علاقه و احترام و تكریم تنها نسبت به نام مقدس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار پایان نمی‌یافت بلكه او هر جا و در هر مكانی كه به فرزندی از فرزندان این خاندان بزرگوار بر می‌خورد خاضعانه و خاشعانه سر تعظیم فرو می‌آورد و آنان را بر خویش مقدم می‌داشت ولو این كه كودكی خردسال باشد به گونه‌ای كه هیچ‌گاه محدث قمی را ندیدند كه در مقابل یك سید چه در حجره و خانه و یا در حال استراحت پا دراز كند یا بر او پیشی‌ گیرد.

فرزند ایشان از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی - مولف كتاب شب‌های پیشاور - نقل می‌كند كه گفته بود، در ایامی كه مفاتیح‌ الجنان تازه منتشر شده بود روزی در سرداب سامرا آن را در دست داشتم و مشغول زیارت بودم. دیدم شیخی با قبای كرباس و عمامه كوچك نشسته و مشغول ذكر است.

شیخ از من پرسید: این كتاب كیست؟ پاسخ دادم: از محدث قمی آقای حاج شیخ عباس است و شروع كردم به تعریف كردن از آن. شیخ گفت: این قدر هم تعریف ندارد بی‌خود تعریف می‌كنی، من با ناراحتی گفتم: آقا برخیز و از اینجا برو [و دیگر از این‌گونه سخنان بر زبان میاور].

كسی كه كنارش نشسته بود، دست زد به پهلویم و گفت: مودب باش، ایشان خود محدث قمی هستند: من برخ


:: بازدید از این مطلب : 302

|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : شنبه 27 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: